شعر موزه اثر استاد مجید جعفری زاده

موزه 

مرا موزه انداخت به یاد صغر 

هم از روزگاران و یاد پدر 

به هر حجره ای صد حکایت نکوست 

زمردان و پیران وپاکان دوست 

میان قدیم و جدید تیره است 

بیا تیره ها را بشوییم به دست 

مرا مهر پاکان بباشد به دل 

زروی نیاکان نباشیم خجل 

 گر امروزه عیش تو پیشی بود 

تو را با قدیم قوم و خویشی بود 

بیا تا بیاد (نهاتر ) رویم 

از این هر چه هستیم فراتر رویم 

بیا تا بهم مهربانی کنیم 

زدل تا زبان قهرمانی کنیم 

مجید جعفری زاده(حیران)اسفند1392

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد