خواب شیرین شعری از منصور فرهی نیا

خواب شیرین

نازنینا تو که افسونگر دلها شده ای
این عجب نیست که غافل ز دل ما شده ای
دیدم این خواب خوش ای ماه که در خلوت شب
ناگهان چون پری از دور هویدا شده ای
گفتم ای دلبر شیرین دل آزار چرا
بی خبر از دل این عاشق رسوا شده ای
می دوم من که به صحرای غم اندر پی تو
شاید اما تو پری ساکن دریا شده ای
قلبم آشفته مکن  ناز مکن از چه سبب
بعد عمری تو در این غمکده پیدا شده ای
هیچ از این عاشق دیوانه خبر داشته ای
یا خبر داشته ،دور از من تنها شده ای
آرزوهای مرا باد به گوش تو رساند
کین چنین آمدی و همچو مسیحا شده ای
رنج اگر می کشم از این غم مهجوری تو
دلخوشم من که تو شیرینی رویا شده ای
بس کن این قصه تو منصور ز رسوایی عشق
شهره ی شهری و رسوایی هر جا شده ای

شعر منصور فرهی نیا ..دشت بزرگ
____
کانال خبری دشت بزرگ
پیامک : ۳۰۰۰۲۵۱۵۷۰۰۷۰۰

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد