ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
فریاد که از مأمن ما،امن و وفا رفت
بیداد وفا هیچ ،همه لطف و صفا رفت
از گردش دوران نکنم هیچ گلایه
با کینه و بی مهری از این محفل ما رفت
شور و هیجان نیست،به کانون دل ما
دل پر زشقاوت شده و نور خدا رفت
برعمر گران مایه خورم،حسرت و افسوس
این آه دل ماست که بر باد هوا رفت
آخر به کجا رو بنمایم ، خدا را
ایام خوش ما همه بر باد فنا رفت
مردیم زبی مهری این مردم نا اهل
افسوس طبیب, همه ی درد و دوا رفت
زاغیار همی شکوه نمودیم به دوران
صد داد که از دوست چه ها بر سر ما رفت
بمناسبت یادمان زنده یاد سید غلامرضا موسوی و سیدسلطان موسوی مسابقه دوستانه فوتبال بین پیشکسوتان عزیز و بزرگوار برگزار میشود.
زمان :جمعه 2/1/92 ساعت 14/30
مکان :دشت بزرگ/دسته فرهنگی ورزشی شهید چمران دشت بزرگ
رفتی تو از کنار من ای آشنای درد
من ماندم و سکوت و شب آه های سرد
تقویم عمر من همه گردیده برگ برگ
با سالهای بس سیه و فصلهای زرد
دانستم از حریم تو محروم میشوم
وقتی سکوت بود و تو و نغمه های طرد
از آن غروب تنگ تو ای مرد آفتاب
ماندم در این زمانه همسفر سایه های مرد
برگرد و با زلالی چشمان خود بگیر
از قلب پیر و خسته ی من پرده های گرد
رفتی تو از کنار من ای آشنای درد
من ماندم و سکوت و شب آه های سرد
تقویم عمر من همه گردیده برگ – برگ
با سالهای بس سیه و فصلهای زرد
دانستم از حریم تو محروم می شوم
وقتی سکوت بود و تو و نغمه های طرد
از آن غروب تنگ تو ای مرد آفتاب
ماندم در این زمانه همسفر سایه های مرد
برگرد و با زلالی چشمان خود بگیر
از قلب پیر و خسته ی من پرد های گرد
کسب مقام قهرمانی سومین المپیاد جانبازان وزارت نفت در رشته شناآزاد، توسط آقای غلام حبیب زاده را تبریک عرض مینماییم (پایگاه اطلاع رسانی دشت بزرگ)