خواب شیرین شعری از منصور فرهی نیا

خواب شیرین

نازنینا تو که افسونگر دلها شده ای
این عجب نیست که غافل ز دل ما شده ای
دیدم این خواب خوش ای ماه که در خلوت شب
ناگهان چون پری از دور هویدا شده ای
گفتم ای دلبر شیرین دل آزار چرا
بی خبر از دل این عاشق رسوا شده ای
می دوم من که به صحرای غم اندر پی تو
شاید اما تو پری ساکن دریا شده ای
قلبم آشفته مکن  ناز مکن از چه سبب
بعد عمری تو در این غمکده پیدا شده ای
هیچ از این عاشق دیوانه خبر داشته ای
یا خبر داشته ،دور از من تنها شده ای
آرزوهای مرا باد به گوش تو رساند
کین چنین آمدی و همچو مسیحا شده ای
رنج اگر می کشم از این غم مهجوری تو
دلخوشم من که تو شیرینی رویا شده ای
بس کن این قصه تو منصور ز رسوایی عشق
شهره ی شهری و رسوایی هر جا شده ای

شعر منصور فرهی نیا ..دشت بزرگ
____
کانال خبری دشت بزرگ
پیامک : ۳۰۰۰۲۵۱۵۷۰۰۷۰۰

انتصاب جناب آقای دکتر محمد رضا دشت بزرگی به عنوان ریاست بیمارستان علامه کرمی اهواز

انتصاب جناب آقای دکتر محمد رضا دشت بزرگی به عنوان ریاست بیمارستان علامه کرمی اهواز'
دکتر دشت بزرگی یکی از مدیران شناخته شده و توانمند استان خوزستان در حوزه دانشگاه جندی شاپور می باشد ' وی پیشتر ریاست بیمارستان بوستان اهواز را عهدار بوده است.ضمن عرض تبریک برای ایشان آرزوی موفقیت و سربلندی داریم

کانال خبری دشت بزرگ
پیامک : ۳۰۰۰۲۵۱۵۷۰۰۷۰۰

فروش پاوربانک

فروش پاوربانک
""""""""""""
پاور بانک 4000ma  سفید و مشکی 110 تومان
 رنگ های آبی، بنفش، صورتی ،قرمز، سبز فسفری و خاکستری 120 تومان.
 مدل 8000ma هم  165 تومان
در همه ی رنگ ها هست.
خروجی این پاور بانک ها 2 آمپر هست و به گوشی های اپل هم میخوره اگرچه کابلی که همراه هست micro USB بوده و برای اتصال به اپل نیاز به کابل لایتنینگ اپل دارید.

رضا قطبی زاده
تماس و پیام :  09357908221

کانال خبری دشت بزرگ

 پیامک : ۳۰۰۰۲۵۱۵۷۰۰۷۰۰

فروش فلفل

فروش فلفل
 فلفل شاخ بزی بسیار مرغوب
از باغ های حاصل خیز دشت بزرگ
قیمت هر کیلو ۱۰ هزار تومان
تماس: [phone]
عباسی

کانال خبری دشت بزرگ
 پیامک : ۳۰۰۰۲۵۱۵۷۰۰۷۰۰

زیر چکه های سقف

"زیر چکه های سقف"
مجموعه (داستان با طعم خاطره)
مجید جعفری زاده دشت بزرگ
منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت و شکر اندرش مزید نعمت.
با عنایت پروردگار و لطف شما کتاب "زیر چکه های سقف" به چاپ رسید و اینک در اختیار شما علاقمندان قرار خواهد گرفت.
بی شک اگر حمایت و دلگرمی شما مردم خوب وفهیم روستا و شورای اسلامی روستا نبود نتیجه ای حاصل نمی شد.
این مجموعه شما را به رد پای یک مرد گیوه پوش روستایی پس از بارانی به اندازه ی ترکردن یک چوقا در یک راه خاکی که  به روستا ختم می شود، رهنمون می سازد.
به دیار واژهایی مهجور و ضرب المثلها، متلها، بازیها و آداب رسومی می برد که هنوز خیلی از آنها دور نشده ایم.
احیای اینها واجب می نمود تا پیوسته هویت روستایمان را تحکیم بخشیم.
مجموعه داستانهایی با طعم خاطره که بعضی از آنها قبلا به سمع و نظر شریفتان رسیده است و این مهم را عزیزانی که در عرصه ی فضای مجازی فعالیت میکنند، قبول زحمت نمودند.
جا دارد که از جناب آقای مهدی اسکندری، حاج نادر قطبی،  علیرضا سهیلی و همچنین طرفداران عزیزی که همواره بصورت حضوری، تماس تلفنی و ارسال پیامک موجبات دلگرمی حقیر را فراهم نموده و گاهی اشتباهات تایپی ،معنایی و حتی املایی را تذکر می دادند، کمال تشکر و قدردانی را بنمایم.
این مجموعه تقریبا سه دهه ی تاریخی پنجاه، شصت و هفتاد را بیشتر به تصویر کشیده است.
یک گذر تاریخی حساس که در طی آن شاهد تغییر شدید سبک و نوع زندگی بوده ایم.
تغییری از شکم " مشک و حب" تا یخچال فریزرهای پیشرفته! از خم داس تا تیغ بزرگ کمباین انباری و... .
فرهنگنامه ای است که در آن حداقل چهارصد کلمه معنی شده است تا شاید گامی بسوی احیای گویش دشت بزرگ و روستاهای بختیاری نشین و حتی شوشتری باشد.
بیان کننده نوع و سبک زندگی آن زمان است تا شاید با قیاس با زندگی امروز زمینه ی بلندکردن دست نیایش و شکر الهی باشد.
حقیر به تجددگرایی و نوگرایی ایمان دارم و الحمدالله مردم شریف ما به قدر وسع هر چند با مشکلات متناسب با زمان خود درگیر هستند، از نعمت الهی موهبت زندگی برخوردارند.
البته طبیعی است که معنای زندگی از دیدگاه و نگرش افراد با هم فرق دارد.
نگارش این کتاب بصورتی است که گاهی شما احساس می کنید کتاب شعری در دست دارید.
گاهی یک نگاه روانشناسی و سفارس به یک معلم است!
گاهی یک توصیه ای نسبت به احترام طبیعت و محیط زیست است.
گاهی حکایت پینه ی دستان پدر و مادر و گاهی حکایت شهید خداداد وگاهی... .
جا دارد از همه ی برداران و خواهران تشکر کنم و امیدوارم که  اگر کسی از دست حقیر در طول زندگی رنجیده خاطر شده است، مورد بخشش قرار دهد.
 تیراژ این کتاب به علت هزینه ی مالی، محدود بوده و امید است که با خرید و حمایت مادی و معنوی زمینه انتشار دیگر آثار را فراهم آید.
طرح جلد از سرکار خانم هنرمند سیده آناهیتا موسوی پور، تصویر از سرکار خانم هنرمند نوشین شکیبامنش و تایپ سرکار خانم مهسا جعفری زاده بوده که در همین جا هم از همکاری آنها تشکر میکنم.
تشکر ویژه از امید طب، برادر جانباز و قهرمان شنای ملی جناب آقای غلام حبیب زاده، آقای فرامرز امیری پور، آقای سید محمد موسوی پور و خانواده ام که واقعا مرا تحمل و یاری کردند. همچنین از عزیزانی که زحمت پخش را متحمل خواهند شد.
ضمنا کتاب " بنگ مال" از این قلم، حاوی اشعار به گویش خاص دشت بزرگ در حال چاپ است.
مراکز و زمان پخش:

دو شب و سه روز سینه خیز

دو شب و سه روز سینه خیز

 خاطره مجروحیت برادرم
       عیدی محمد جعفری 

  در عملیات بیت المقدس که منجر به آزاد سازی خرمشهر شد

عملیات بیت المقدس بیسیم چی شهید ضرغامپور فرمانده گردان شهید شرافت شوشتر  بودم ، شب عملیات  بعد از زدن به خط دشمن زیر کالیبر عراقی ها  مجبور شدیم زمین گیر بشویم،  دشمن از این فرصت  استفاده کرد و با تمام تجهیزات ما را زیر آتش گرفت
بچه ها یکی یکی  شهید و مجروح می شدند ، تیر به پایم اصابت کرد و با فاصله 50 متری بچه ها کنار نیزار افتادم ، عراقی ها بعد از مطمئن شدن از تلفات ما از پشت خاکریزبیرون آمدند  وبا تیر خلاصی مجروح ها را شهید می کردند  ،  صحنه ی سنگین و دلخراشی بود ، هر لحظه هم جلوتر می آمدند ، باید فکری می کردم ،  باهر مشقتی بود خودم را توی نیزار کشاندم ، نارنجکی را آماده کردم که اگر پیدایم کردند منفجرش کنم ، سینه خیز خودم را عقب می کشیدم ،
درد و خون و گرما با هم آمیخته شده بود ، دو روز و سه شب در میان نیزار سینه خیز می رفتم  ، بی حال شده بودم ؟ گاهی بیهوش می شدم  ، گاهی می خوابیدم ، در عالم خواب  دیدم نی ها باز  شدند ، علامه شیخ شوشتری را دیدم که با مهربانی سمتم می آید   ،صورتم را بین دستهایش گرفت ، نوازشم کرد و بوسید ، گفت  که زنده می مانم  ،
 خون زیادی از من رفته بود ، زخم پایم عفونت کرده بود ، درد داشتم ، توانم گرفته شده بود ،  عطش زیادی  داشتم ، چاره ای نبود باید هر چه در توان داشتم برای نجاتم انجام می دادم.
رسیدم به جاده اهواز ، خرمشهر،  موتوری با دو سرنشین و لباس نظامی داشت عبور می کرد صدایشان کردم ، ایستادند ، سمتم آمدند  ، عربی صحبت می کردند،  ترسیدم ، بشون گفتم جلوترنیایید و گرنه نارنجک را منفجر می کنم ، با لبخند و با زبان فارسی ولهجه عربی  گفتند ایرانی هستیم و جلوتر می آمدن ، تهدیدشان کردم باز هم جلوتر آمدند،  ناگهان یکی از آنها پرید نارنجک را از دستم گرفت و صورتم را بوسید  ، گفت ایرانی هستیم ، نفر دوم هم  پرید روی موتور و باسرعت رفت  و آمبولانس آورد  ، اول مرا بیمارستان اهواز بردند و بعد بیمارستان مشهد .....
          
 راوی :  محمد زمان جعفری

کانال خبری دشت بزرگ
پیامک ۳۰۰۰۲۵۱۵۷۰۰۷۰۰

موسسه خیریه نورالهدا دشت بزرگ

امام صادق(ع):تکمیل روزه به پرداخت زکات یعنی فطریه است.
ضمن قبولی طاعات و عبادات شما روزه داران ، مردم ولایتمدار و خیرین گرامی به اطلاع میرساند با توجه به نزدیک شدن به عید فطر این موسسه خیریه کماکان همانند سالهای گذشته در راستای جمع آوری و کمک به نیازمندان آماده دریافت نذورات و وجوهات شما بزرگواران را اعلام می‌نماید.
شماره کارت مجازی بنام موسسه خیریه نورالهدی دشت بزرگ
6037707000028088
بانک کشاورزی شعبه ترکالکی
6273811070430944
بانک انصار شعبه گتوند
در صورت تمایل تصویر واریزی به شماره تماس[phone] در فضای مجازی ارسال نمائید.
ضمناً برای هماهنگی دریافت وجوهات غیر نقدی با شماره تماس [phone] آقای خیاط هماهنگی نمائید
___
کانال خبری دشت بزرگ
پیامک  ۳۰۰۰۲۵۱۵۷۰۰۷۰۰